چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۹:۲۸
۰ نفر

امیر محمود خالصی: هوا گرم است. نه! داغ است. هرم هوا صورتم را می‌سوزاند. عصر پنج‌شنبه است؛ یکی، دو قدم مانده به قلة تابستان. پشت چراغ‌قرمز، آن‌طرف چهارراه، یک کاسة بزرگ شله‌زرد را چسبانده‌اند به داربست.

هفته‌نامه دوچرخه شماره 614

فکر نمی‌کنم این آفتاب بگذارد شله‌زرد تا افطار سرد شود. همین‌طور که توی تاکسی نشسته‌ام گوشه و کنار خیابان‌ها، جلوی اداره‌ها و سازمان‌ها و ... نشانه‌های ماه مبارک رمضان را نگاه می‌کنم.

در باغ هنر

به باغ هنر می‌رسم. یک‌دفعه خنک می‌شوم. دیگر از آن گرمای کلافه‌کننده خبری نیست. کنار شمشادها و زیر درخت‌های بلند باغ به راهم ادامه می‌دهم. انگار آفتاب و گرما اجازه ندارند وارد باغ شوند، بس که درخت هست و شاخه و برگ. از پله‌های خانة هنرمندان که بالا می‌روم، یک‌بار دیگر برنامه را نگاه می‌کنم: « محفل ادبی ملکوت کلمات ، با حضور ادیبان، شاعران، هنرمندان و گروه‌های موسیقی نیایشی سراسر کشور، سوم تا دهم ماه مبارک رمضان، ساعت 18، خانة هنرمندان، تالار بتهوون».

یک دست شاخه گل،یک دست کتاب

پیش از این چندبار به این‌جا و به تالار بتهوون آمده‌ام. یادم می‌آید بزرگداشت نادر ابراهیمی در زمان حیاتش در همین سالن برگزار شده بود. و بزرگداشت قیصر امین‌پور. نیم ساعت از شروع برنامه گذشته است. فکر می‌کنم دیر رسیده‌‌ام اما روز اول است و برنامه کمی دیر شروع شده. چشم می‌گردانم. نه برای پیداکردن صندلی خالی که به اندازه کافی هست، برای این‌که ببینم استقبال چه‌طور است. بد نیست، نصف صندلی‌ها پرشده است. یکی از ردیف‌های آخر سالن می‌نشینم.

 روی دیوار انتهای صحنه، پرده‌ای آسمان را به تصویر می‌کشد با هلال ماه. توی هلال ماه نیم‌تنة فردی پیداست که در یک دست شاخه‌گل دارد و در دست دیگر کتاب. چند تکه ابر پراکنده گاهی از جلوی ماه عبور می‌کنند. نشانة ویژه‌برنامة «ملکوت کلمات» همین است. قرار است به مدت 10‌روز، 10 سخنرانی با موضوع نیایش در ادبیات فارسی برگزار شود و آن‌طور که مدیر خانة هنرمندان در صحبت‌هایش می‌گوید، مجموعة این سخنرانی‌ها به شکل کتاب منتشر خواهد شد.

به برنامة سخنرانی‌ها در برگه‌ای که پخش شده نگاه می‌کنم. امروز سخنرانی دکتر بهمن نامورمطلق با موضوع نیایش در آثار مولانا است و سخنرانان روز‌های بعد دکتر پرویز عباسی داکانی با موضوع ملکوت کلمات در غزلیات حافظ، دکتر میرجلال‌الدین کزازی با موضوع جلوه‌های نیایش در شاهنامه و... هستند.شعرخوانی شش شاعر و اجرای موسیقی هم جزو برنامه‌های هرروز است.

رضای تو کجاست؟

نماهنگی کوتاه پخش می‌شود و نام شاعران امروز روی پرده می‌آید. مجری محمد علی بهمنی را دعوت می‌کند؛ تا بهمنی بیاید، تصویر روی پرده عوض می‌شود و این بار بدون آهنگ، یک بیت شعر آرام‌آرام با چند درخت سرو عبور می‌کند:

« من بندة عاصی‌ام رضای تو کجاست؟- تاریک‌دلم نور و ضیای تو کجاست؟»

محمد علی بهمنی، پیش از آن‌که شعر بخواند حکایتی از مولانا می‌گوید: « از مولانا پرسیدند ملکوت کلمات چیست؟ مولانا سکوت کرد. دوباره پرسیدند. مولانا گفت: «من پاسخ دادم. شما نشنیدید!»

شاعر بعدی حامد عسگری است. مجری اورا شاعر شعرهای طنز معرفی می‌کند. اما عسگری اعلام می‌کند که می‌خواهد دو غزل عاشقانه بخواند و این‌گونه شروع می‌کند:« یک سینه حرف هست ولی نقطه‌چین بس است...»

شاعر سوم رسول یونان است که دو شعر سپید می‌خواند و...

نیایش و ادب فارسی

صندلی‌های خالی سالن کمتر شده‌اند که دکتر نامورمطلق سخنانش را شروع می‌کند و ابتدا می‌گوید که در تمام گونه‌های ادب فارسی نیایش داریم: حماسی، تغزلی و... . در غزلیات حافظ، دوبیتی‌های باباطاهر، شاهنامه فردوسی و به‌طور کلی نیایش در ادبیات فارسی به خلق مناجات‌نامه‌ها منجر شده است، مثل مناجات‌نامة خواجه عبدالله انصاری. بعد ادامه می‌دهد که زیباترین نیایش‌ها آنهایی هستند که در گونة ادبیات عرفانی می‌خوانیم. برای شاعرانِ عارف، نیایش عین هنر است و در اندیشة اصیل ایرانی تمایزی بین نیایش و هنر نیست.

دکتر نامور صحبت‌هایش را با مقایسة کتاب «دژ» نوشته آنتوان دو سنت اگزوپری، خالق «شازده کوچولو» و یکی از داستان‌های مثنوی مولانا ادامه می‌دهد. در پایان هم چند بیت از آن داستان مثنوی را می‌خواند که مردی در راه نشسته بود و الله الله می‌گفت. از او پرسیدند بعد از این‌همه صداکردنِ خدا جوابی هم شنیده‌ای؟ و ادامة داستان ...

گفت آن اللهِ تو لبیک ماست- زیر هر یاربِّ تو لبیک‌هاست

آخرین شعر

بعد از سخنرانی، بخش دوم شعرخوانی‌ها آغاز می‌شود. محمد سلمانی یک غزل می‌خواند و پس از او، بانی و بعد علیرضا راهب آخرین شاعرِ برنامه پشت تریبون می‌رود و شعر می‌خواند:

« تمام دیوارهای این خانة بزرگ/ ویترین‌های کلکسیون پروانه‌اند/ شیشه و قفل پروانه‌های مکلف/ نه، آنها نمرده‌اند/ پروانه‌ها فقط چشمشان را براین جنایت بزرگ بسته‌اند/ به احتمال قوی در آیندة نزدیک این خانه پرواز خواهد کرد».

سفره قشنگ افطار

کمتر از نیم ساعت به پایان ویژه‌برنامة ملکوت کلمات مانده است که مجری از گروه موسیقی صبا دعوت می‌کند؛ نوازندگی تار، دف و آواز.

در پایان، حاضران با صرف افطار پذیرایی می‌شوند. کجا؟ پشت بام خانة هنرمندان، زیر سقف آبی آسمان. صدای اذان مؤذن‌زاده اردبیلی در این غروب ماه رمضان می‌پیچد و ملکوتی به پا می‌شود مثل همیشه. هوا کمی خنک شده است. روی میز ظرف کوچک شله‌زرد، نان و خرما و پنیر و... و سفرة قشنگ افطار.

کد خبر 142676
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز